هرکدوم از ما امیدواریم که مسیر زندگی‌مون به همون سمتی حرکت کنه که می‌خوایم، و به همون نتیجه‌ای برسیم که فکر می‌کنیم باید برسیم. با این وجود اگه زندگی اونجوری که می‌خوایم پیش نره، واکنش اول ما تلاش برای حل کردن اون مشکل هست تا کنترل زندگی‌مون رو به دست بگیریم و از خودمون در مقابل سختی‌ها و مشکلات محافظت کنیم. در این هیچ اشکالی وجود نداره، اما فقط تحت یک شرایط: استراتژی «حل مسئله» باید با یک استراتژی مخالف متعادل بشه: دونستن اینکه چطور به موقع موضوع رو رها کنی. عقلانیت واقعی، دونستن اینه که چه زمانی بجنگی … و چه زمانی چیزها رو رها کنی.

وقتی زندگی به سمت اشتباهات پیش میره، احساس دلسوزی، تلخی، بی ارزشی، یا حسادت نداشته باش. این حس‌ها دام‌هایی هستن که ذهنت به عنوان ابزاری برای جبران نارضایتی پیشنهاد ازشون استفاده می‌کنه. اگه زندگی موقتاً در مسیری پیش بره که نمیخوای، نباید روی قسمت منفی‌اش گیر کنی.

در زمان‌های سختی، سعی کن احساس اصلی ارزش رو در خودت حفظ کنی، تا برای کنترل و پیش بردن چیزهایی که زندگی برات در نظر می‌گیره آماده باشی. بنابراین هرگز دست از دوست داشتن خودت به طور کامل نمی‌کشی. چون بدون دوست داشتن خودت و چیزهایی که برات ارزشمند هستن نجات پیدا نمی‌کنی.

نمی‌خوام امید واهی بدم و بگم «آخرش همه چی درست می‌شه». نه قرار نیست زندگی با یه ضمانت اطمینان‌بخش اتفاق بیوفته مثلاً «چیزهای بد برای افراد خوب اتفاق نمیوفته». متأسفانه، گاهی اوقات چیزهایی که ازشون می‌ترسی اتفاق میوفته، و گاهی اوقات هم رویاهات به حقیقت تبدیل نمیشه؛ این واقعیت برای همه آدم‌ها یکسانه.

خب؟ می‌خوای دست از زندگی بکشی؟ البته که نه! پس می‌خوای چیکار کنی؟

همه کاری که می‌تونی انجام بدی، و کاری که باید انجام بدی، اینه: در لحظه حال زندگی کن! اون زندگی‌ای که می‌خوای و دنبالشی رو «زندگی کن». زمان حال تنها زمانیه که می‌تونی کارهایی رو در قبال زندگی‌ات و شرایط محیطی‌ات انجام بدی. گذشته‌ها گذشته، و آینده هنوز از راه نرسیده.

ترس‌ها و تشویش‌ها به خاطر انتظارات بیش از حدی که برای کامل بودن از خودمون داریم اتفاق میوفتن . کی گفته لازمه همه چیز رو برطبق انتظاراتت انجام بدی و پیش ببری؟ نمی‌تونی همیشه مثبت و تحت کنترل باشی؛ باید فضایی رو به اشتباه کردن و ظاهر شدن موانع اختصاص بدی. هیچکس کامل و عالی نیست، پس چرا تو باید یه استثنا باشی؟

می‌دونم وقتی چیزها در اون مسیری که می‌خوای پیش نمیره، اغلب شروع می‌کنی به شکایت از غیرمنصفانه بودن زندگی. سوال من اینه: کی گفته که زندگی باید منصفانه باشه؟ متأسفم، اما اون شخص دچار یه اشتباه آشکاره. بله، زندگی قشنگ و شگفت‌انگیزه اما همیشه غیرقابل پیش‌بینی و گاهی غیر عادلانه است.

اگه زندگی در مسیری که دلت می‌خواد پیش نره، مطمئن باش حمایت دوستان و اطرافیانت رو درست زمانی که حس می‌کنی زندگی خیلی سخت به نظر می‌رسه داری؛ افرادی که به یادت میارن که قبل از هر چیز باید زندگی رو دوست داشته باشی تا شروع کنی به ساختن زندگی‌ای که دوستش داری.

منبع: فرانش

برچسب گذاری شده در:

, , ,

درباره نویسنده

سامان

فارغ التحصیل کارشناسی نرم افزار، علاقه مند به برنامه نویسی، طراحی وب، تکنولوژی های نوین، یادگیری و فیلم

مشاهده تمام مقالات